راستش تا قبل از اینکه ساکن تهران شوم، این ترکیب اعجاب انگیز را نخورده بودم. یادم است اوایل مقاومت میکردم ولی بنظرم یکی از اختراعات خوش طعم بشر است که باید در کتابی چیزی ثبت شود . این عناصر ساده ای که وقتی کنار هم قرار می گیرند طعم بی نظیری را می سازند. فکرش را نمیکردم یک روزی گردو را با نان بخورم یا کشمش را با شوید!
فکرنمیکردم توی دوغ ترش، کشمش شیرین بریزم و روی یخ نمک بپاشم. اما همه این ها در این وعده ی بی نظیر امکان پذیر می شود. دقیقا مثل گریه و خنده که متضاد همند اما خنده هایی داشتیم که اشکمان را دراورده و این خنده ها واقعی تر بوده اند. بعضی چیزها "باهم" بیشتر معنا میگیرند. اصلا دنیا برپایه این با هم بودن است که شکل میگیرد. زندگی هم مثل همین آبدوغ خیار است، باور کنید آدم همیشه خوش باشد زندگی برایش تکراری و کسل کننده می شود و کم کم یادش میرود روزهایش چقدر دلنشین است.حتما باید گاهی لحطاتش طعم تلخ بدهند، شور باشند، آنوقت وقتی از لابلای نمک و نعنا، یکهو کشمش شیرین زیر زبانمان برود این تضاد را بهتر درک میکنیم و قدر کشمشهای توی قاشق زندگیمان را میدانیم. اصلا این آبدوغ خیار اصول زندگیست. مخترعش هر که بود، زندگی را بهتر از من و شما درک کرده بود.
درباره این سایت